loading...
رنگین اس ام اس | اس ام اس برای همه
محصولات فروشگاه سایت

amir hossin بازدید : 86 شنبه 04 آذر 1391 نظرات (0)

شعر های زیبا برای عاشورا

مجموعه جدید اشعار بسیار زیبا و روضه برای عاشورا

شعر های زیبا برای عاشورا

یاسر مسافر

آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد
بغضی میان سینه من جا گرفت و بعد

وقتی که ذوالجناح بدون تو بازگشت
این دخترت بهانه بابا گرفت و بعد

ابری سیاه بر سر راهم نشسته بود
ابری که روی صورت من را گرفت و بعد

انگار صدای مادری دلخسته می رسید
آری صدای گریه ی زهرا گرفت و بعد

همراه آن صدا تمامیِّ کودکان
ذکر محمدا و خدایا گرفت و بعد

هر کس که زنده بود از اهل خیام تو
مویه کنان شد و ره صحرا گرفت و بعد…

شعر های زیبا برای عاشورا

مجموعه جدید اشعار بسیار زیبا و روضه برای عاشورا

شعر های زیبا برای عاشورا

یاسر مسافر

آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد
بغضی میان سینه من جا گرفت و بعد

وقتی که ذوالجناح بدون تو بازگشت
این دخترت بهانه بابا گرفت و بعد

ابری سیاه بر سر راهم نشسته بود
ابری که روی صورت من را گرفت و بعد

انگار صدای مادری دلخسته می رسید
آری صدای گریه ی زهرا گرفت و بعد

همراه آن صدا تمامیِّ کودکان
ذکر محمدا و خدایا گرفت و بعد

هر کس که زنده بود از اهل خیام تو
مویه کنان شد و ره صحرا گرفت و بعد…

دور از نگاه علمدار لشگرت
آتش به خیمه های تو بالا گرفت و بعد
((پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل
شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل)

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

عصر عاشورا
آرام تر بـرو که توانی نمانده است
تا آخرین نگاه زمانی نمانده است

بگذار تا که سیر نگاهت کنم حسیـن!
یک لحظه بعد از تو نشانی نمانده است

می‌خواستم فدای تو گردم ولی نشد
بعد از شهید علقمه جانی نمانده است

تو می روی … پس که ؟ عنان گیر من شود
وقتی که هیچ مرد جوانی نمانده است

این گله های گرگ نشستند درکمین
تا با خبر شوند شبانی نمانده است

او رفت و بعد ،شیهه اسبی غریب؛ ماند
شاخه شکست ؛ رایحه عطر سیب ماند

یک تن به جای حضرت یوسف به چاه خفت
اما سری ؛ دریغ . . . به روی صلیب ماند

از آن همه جمال جمیل خدا ؛ فقط
تصویر مات و خاکی شیب الخضیب ماند

دیگر برای بوسه شمشیر جا نبود
حتی لبان دخترکش بی نصیب ماند

درلابلای آن همه فریاد و هلهله
تنها صدای مادری آنجا غریب ماند

صحرا میان شعله صدتازیانه سوخت
پروانه های کوچکِ در این میانه سوخت

تنها نه بال نازک پروانه های دشت
گل های سرخ روسری دخترانه سوخت

یکباره کربلا و مدینه یکی شدند
پهلو و دست و بازو و هم شانه سوخت

یاسر حوتی
http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif
روضه حضرت زینب

کم کم غروب واقعه از راه می رسید
یک زن میان دشت، سراسیمه می دوید

این خیمه ها نبود که آتش گرفته بود
آتش میان سینه ی او شعله می کشید

راهی نمانده بود برایش به غیر صبر
باید دل از عزیز سفر کرده می برید

مردی که رفت و از سر نی حسّ بودنش
قطره به قطره سرخ و غریبانه می چکید

آن مرد رفت و واقعه را دست زن سپرد
باید حماسه پشت حماسه می آفرید

مطهره عباسیان

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

دلواپسی

مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم
سایه ات تا برسرم باشد خدا را شاکرم

دیگر از امروز یک لحظه مشو از من جدا
تو شبیه کعبه باش و من شبیه زائرم

در نماز شب دعا کردم نبینم داغ تو
تو سلامت باشی اما من بمیرم حاضرم

تو به فکر حنجرت باش و غم من را مخور
دختر زهرایم و در حفظ معجر ماهرم

دست خود روی سرم بگذار و یا ستار گو
بوی خاک چادر مادر گرفته چادرم

ناز کم کن ای نگار نازنینم یاحسین
ترس من این است داغت را ببینم یا حسین

قاسم نعمتی

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

روضه امام حسین

شب شبِ اشک و تماشاست اگر بگذارند
لحظه ها با تو چه زیباست اگر بگذارند

فکر یک لحظه بدون تو شدن کابوس است
با تو هرثانیه رویاست اگر بگذارند

مثل قدش قدمش لحن پیمبروارش
روی فرزند تو زیباست اگر بگذارند

غنچه آخر چقدر آب مگر می خواهد؟
عمر طفل تو به دنیاست اگر بگذارند

ساقی ات رفته و ای کاش که او برگردد
مشک او حامل دریاست اگر بگذارند

آب مال خودشان چشم همه دلواپس
خیمه ها تشنه سقاست اگر بگذارند

قامتش اوج قیام است قیامت کرده است
قد سقای تو رعناست اگر بگذارند

سنگ ها در سخنت هم نفس هلهله ها
لحن قرآن تو گیراست اگر بگذارند

تشنه ای آه و دارد لب تو می سوزد
آب مهریه زهراست اگر بگذارند

بر دل مضطرب و منتظر خواهر تو
یک نگاه تو تسلّاست اگر بگذارند

آمد از سمت حرم گریه کنان عبدالله
مجتبای تو همین جاست اگر بگذارند

رفتی و دختر تو زمزمه دارد که کفن…
…کهنه پیراهن باباست اگر بگذارند

سید محمد رضا شرافت

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

روضه امام حسین

در خیمه ها صدای خدایا بلند شد
زینب برای پرسش آیا ؛ بلند شد
فریاد واحسین ؛ زاعماق سینه اش
تا گشت با خبر زقضایا بلند شد

پرسید غرق ناله که آقا چه می شود ؟‌
تکلیف زینبت شب فردا چه می شود؟‌

سجاده باز کرده ای و ناله می کُنی
باران شدی و توبه ی صد ساله می کُنی
گاهی خروج می کنی از خیمه گاه خود
خیره نگاه جانب آن چاله می کُنی

انگار این عمل ؛ عمل دل به خواه توست
این تکّه از زمین نکند ؛‌ قتله گاه توست

امشب فضای خیمه پُر از عطر سیب توست
زینب اسیر گریه ؛ زحال عجیب توست
حرفی بزن عزیز دل من که خواهرت
مضطر ترینِ ناله امن یجیب توست

اشکت به من اجازه آوازه می دهد
دل شوره ام خبر ز غمی تازه می دهد

یک لحظه کن نظر به من زار و مضطرت
آری منم که زل زده ام در برابرت
از بسکه محو ذات خداوند اقدسی
اصلاً‌ محل نمی دهی امشب به خواهرت

از جان من عروج مکن روح پیکرم
حرفی مزن ز رفتن خود ؛ ای برادرم

خون منِ زخود شده را کم به شیشه کن
زخم فراق ؛‌کم به دل خسته ریشه کن
یا حرفی از جُدا شدن از خود مگو وَ یا
با من مگو عزیز دلم صبر پیشه کن

امشب دلـم اسیــر مــلال اسـت یـــا حسین
من بی تو ؛‌ عین فرض محال است یا حسین

گریان ترین دیده دریایی توام
امشب اسیر غصّه فردایی توام
گفتی زبسکه یک شبه تغییر می کنی
من نیز ناتوان ز شناسایی تو ام

گفتی به ناله غرق تمنا بکن مرا
زینب بیا و خوب تماشا بکن مرا

گفتی تمام پیکر تو زخم می شود
از پای تا دم سر تو زخم می شود
اذنم دهی به صورت خود لطمه می زنم
بامن مگو که حنجر تو زخم می شود

گفتی سری به روی تنت نیست بعد از این
جز تکه بوریا کفنت نیست بعد از این

سعید توفیقی

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

روضه عصر عاشورا

دل شکسته ی من را کنار تل ببرید
برای صبر، توان مرا مثل ببردید

دم وداع برای حسین، ساغر صبر
کنارچشمه ی احلی من العسل ببرید

نمی بُرَد اگر انگشت ،دل از انگشتر
دل مرا به غنیمت از این محل ببرید

تمام روز ندیدم به غیر زیبایی
چه مانده غیر ندامت از این عمل ببرید؟

توان خار ندارد سه ساله ام، او را
بدون سیلی از این راه لااقل ببرید

بهانه گیری این طفل، راه حل دارد
ولی خدا نکند پی به راه حل ببرید

نمک به زخم چهل روزمان که پاشیدید
بساط و سینی غم را از این بغل ببرید

خرابه، خاطره ی تلخ روزگار مرا
به روی دوش عزادار این غزل ببرید

بانو هاشمی

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

روضه روز عاشورا

دریای من ! به ساحل چشمم کران بده
بر خاکِ تشنه کامِ عطش خیز ، جان بده

یک عمر از نگاه تو نیرو گرفته ام
این بار هم تو خواهر خود را توان بده

ای من فدای اشک غریبانه ات حسین !
سهم مرا از این فیض بیکران بده

بگذار پیش مرگ تو باشم عزیز دل !
دیگر کسی نمانده به جز من؛ امان بده

جانم به لب رسیده و بشکن سکوت را
از مهر و لطف ،گوشه ی چشمی نشان بده

سهم کبوتران مرا هم از این عروج
پرواز تا کرانه هفت آسمان بده

احرامیان پور
http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

روضه وداع با حضرت زینب

اگر چه ایل و تبار مرا به همراهت
برو حسین که دست خدا به همراهت

دعای حرز لبم را به گردنت بستم
برو حسین که این بوسه ها به همراهت

تویی که جان مرا میبری به همراهت
نمیبری بدنم را چرا به همراهت

فدای موی بلندت شوم که دست نسیم
چگونه میزند این نظم را به هم ، راحت

برو که با خبری من چگونه می آیم
برای یافتنت تا کجا به همراهت

فقط کنار تنت نیمی از مرا بگذار
که نیم دیگر من تا خرابه همراهت…

دلی دو تا و قد و قامتی دوتا تر از آن
برو که من شده ام چندتا به همراهت

نگفته بودی اگرسمت خیمه ها برگرد
می آمدم به خدا بی هوا به همراهت

تو دور میشوی اما هنوز اینجایی
برای آنکه نبردی مرا به همراهت

حسین رستمی

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

به عصر عاشورا

دوباره ضربه ی سیلی نشست بر رویی
به تازیانه کشیدند باز ، بازویی

اگر چه هیچ دری وا نشد،ولی آن روز
به جای میخ به نیزه زدند ،پهلویی

شنیده ایم که یک عصر پای یک خیمه
به دست باد پریشان شده است ،گیسویی

شنیده ایم که یک ظهر روی یک نیزه
بدون آب جوانه زده است ،شب بویی

و ماجرا که به اینجای کار ختم نشد
چقدر زخم زبانها شنید ،بانویی

تمام دغدغه ی من زماجرا این است
که خم نگشت در آن روز هیچ ابرویی

نادر حسینی

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

روضه امام حسین

شاعر تمام دفتر خود را مرور کرد
بعدش نشست و قافیه را جفت و جور کرد

اذنی گرفته است دوباره برای شعر
خوشحال از این عنایت و حس غرور کرد

اول نوشت “مادرم اما…” و بعد از آن
از روضه های سخت مدینه عبور کرد:

“قدش هلال و دست بر کمر گرفته بود…”
قلبش شکست و عمه به ذهنش خطور کرد

“او می دوید و…” روضه ی مقتل که می نوشت
“او می کشید و…” یاد نگاه صبور کرد

خواهر به شوق عشق به روی تل آمد و
سر را به روی نیزه… نگاهی به نور کرد

باشد اگر چه صحنه ی محشر به پا شده ست
باشد اگر چه روح امین نفخِ صور کرد

“چیزی بجز جمال و قشنگی ندیده بود…”
مافوق صبر عالم و آدم ظهور کرد

یحیی نژاد سلامتی

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

روضه وداع امام حسین

طعنه های تکراری…

تو مثل حضرت زهرا گلی علی واری
و آنقدر که در اینجا سه تا علی داری

شبیه روی نبی را علی صدا کردی
غدیر را… و چه ساده تو میکنی یاری

دوباره‌ ای پسر خون بیا تحمل کن
هجوم طعنه و نیشی که هست تکراری

میان لشگر کوفی ببین یتیمان را
دگر ز نان و نمک هم نمانده آثاری

برای بارش باران هنوز میخواهی…
…برای مردم کوفه نماز بگذاری

دوباره صورت و گوشی به جرم عشق علی
پس از تو میشود آقا مکان گل کاری

تو میروی و سرت را… گمان کنم… شاید…
خدا کند که سه ساله نبیند آزاری

محسن کاویانی

http://up.ranginsms.ir/Pictures/azar91/free2.gif

روضه امام حسین

خون می رود هنوز ز چشم تر شما
خیمه زده است ماه به گرد سر شما

آن زخمهای شعله فشان هفت اخترند
یا زخمهای جسم علی اکبر شما؟

آن کهکشان شعله ور راه شیری است
یا روشنان خون علی اصغر شما؟

دیوان کوفه از پی تاراج آمدند
گم شد نگین آبی انگشتر شما

از مکه و مدینه نشان داشت کربلا
گل کرد نور واقعه در خنجر شما

با زخم خویش بوسه به محراب می زدید
زان پیش تر که نیزه شود منبر شما

گاهی به غمزه یاد ز اصحاب می کنی
بر نیزه ، شرح سوره احزاب می کنی

علیرضا قزوه

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
محصولات فروشگاه سایت

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 299
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 16
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 50
  • بازدید امروز : 357
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 357
  • بازدید ماه : 521
  • بازدید سال : 617
  • بازدید کلی : 125,442